نامه به صادق زیباکلام
نامه به صادق زیباکلام
البته خوب می دانم که قرار نیست من بپذیرم.
اما بی شک می دانم این پاسخ شما در من و بخشی از جامعه هدف شما ، یک دوگانگی نسبت به شما ایجاد کرده که امیدواریم پاسخی از جانب شما دریافت کنیم.
۲: من یکی از افتخارات زندگی خود را در رکاب شخص دکتر مهدی خزعلی بودن می دانم.
از زمانی که توانستم از نزدیک با شخص دکتر خزعلی همکاری داشته باشم ، به دفعات دیدم که در یکی از
شبکه های ماهواره ای هر دو بزرگوار در باب یک موضوع دعوت و مشغول گفتگو بودید.
اصلا و ابدا نمی خواهم بحث توهم توطئه را باز کنم ، اما استاد عزیز هر دو مان در ایران زندگی می کنیم.ما هم به قانون اساسی التزام داریم.
اما چگونه است یکی از کلیه امکانات می تواند استفاده کند و دیگری در کشور خود و در میان هشتاد میلیون جمعیت در سلول انفرادی.
این سوال را هم بارها از شما کرده اند و حضرتعالی به گونه استادانه به آن پاسخ داده اید.
باور بفرمایید هرچه تلاش می کنم برایم قابل هضم نیست تا این حد شباهت و در عین حال تا این حد تفاوت.
مثال:
دکتر صادق زیباکلام در مناظره ای با آقای رسایی جمله ای می فرمایید با این مضمون:
اگر آمریکا ستیزی را از رهبری بگیریم ، رهبری چه مطلبی برای گفتن دارد (این جمله در مناظرات قبلی به آقای رسایی گفته میشد).
دکتر مهدی خزعلی:در سال اقتصاد مقاومتی از گلهای تریبون رهبری در مشهد انتقاد می کند با این نقل که ای کاش رهبری صرفه جویی را از گلهای تریبون خویش آغاز می کرد و ۲سال حکم زندان بابت این انتقاد دستمزدش میشود.
مطلب شما سنگین تر است یا انتقاد دکتر خزعلی.
جناب دکتر زیباکلام سخت است وقتی کسی را دوست داشته باشی و اما مقابلش دچار تردید گردی.
امیدوارم که این بار پاسخی متفاوت از دفعات گذشته بفرمایید.
با تشکر
مسعود مویدی